محدوده بندی اراضی ملی، از حرف تا واقعیت!
محدوده بندی اراضی ملی، از حرف تا واقعیت!
در هفته‌ای که گذشت، نشستی تحت عنوان «نشست سراسری کاداستر اراضی ملی در سازمان جنگل ها» برگزار شد، که اظهارات مسئولین دو سازمان یعنی «سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری» و «سازمان ثبت اسناد و املاک کشور»، در این نشست در جای خود، قابل تأمل و تعمق است.

به گزارش پایگاه خبری ساخت و ساز هشتم، نشست اخیر درباره محدوده بندی اراضی ملی از دو سویه قابل بحث است، نخست اینکه، هدف از برگزاری چنین نشست‌هایی که به کثرت، در سال اخیر، شاهد آن بوده‌ایم چیست؟ بر طبق قاعده‌‌ای منطقی که بر کلیه «جلسات رسمی» مترتب است، آیا جز طرح آسیب‌هایی که طرحها و برنامه‌های سازمانی با آن مواجه بوده و نیز ارائه تصمیمات رهگشا، انتظار دیگری از چنین نشست‌هایی میرود؟ پس چگونه است که این نشست‌ها، به فضایی جهت ارائه‌ی عملکردهایی سر به فلک کشیده، تبدیل گشته یا حداقل، جز این، چیزی در پیش چشم خلق نهاده نمی‌شود؟!

گویی در سال اخیر ارائه‌ی عملکرد، آنهم صرفاً چکیده شده در ظرف اعداد و ارقام، غایت بسیاری از مسئولین شده، براستی آیا می‌شود با چنین رویکردی، از «حوضچه‌ی اکنون» تا «طلوع دولت بعدی» پلی زد؟! عبور از روی پل (ارقام) و چنین وصالی، شاید محتمل باشد اما تا «پشت حوصله‌ی نورها» چطور؟!

از صورت‌بندی نشست اخیر هم که بگذریم از متن واژه‌های ریخته شده در این نشست، نمیتوان براحتی عبور کرد، مسئولین در این نشست مدعی شدند: “در ۹ ماهه‌ی سال جاری در زمینه طرح کاداستر به اندازه‌ی چهار دهه کار انجام شده است و این بخاطر جدییت و مدیریت جهادی است که هم اکنون در سازمان جنگلها وجود دارد.” و نیز اظهار داشته‌اند: “در ۴۰ سال گذشته تنها ۲۳/۵ میلیون هکتار کاداستر اراضی در منابع‌طبیعی انجام شده است، این در حالی‌است که در سال گذشته ۹ میلیون هکتار و در نه ماهه سال جاری ۳۴ میلیون هکتار اجرای قانون حدنگاری و کاداستر شده است.”

کاداستر اراضی ملی

از سخن این جماعت سخت اندر شگفتیم، البته نه به سبب وزنه‌ی متعارف ۴۰ ساله‌ای که برای سنجش عملکرد خویش انتخاب کرده‌اند، بلکه از آنچه در ترازو نهاده شده، یعنی«کاداستر اراضی ملی»!!

چرا که مدعی در ۴۰ سال گذشته تنها ۲۳/۵ میلیون کاداستر اراضی در منابع‌طبیعی انجام شده است و در ۹ ماهه سال جاری، ۳۴ میلیون هکتار!!

خطاب به این مسئولین، بایستی گفت که از کدامین ۴۰ سال کاداستر اراضی ملی سخن می‌گویید آنهم وقتی قانون حدنگاری (کاداستر) که سازمان‌ثبت‌ و سازمان جنگلها‌ و ‌مراتع را مکلف به اجرای کاداستر اراضی‌ ملی نمود، در سال ۱۳۹۳ به تصویب رسید و دستورالعمل اجرایی آن نیز در سال ۱۳۹۴، و می‌توان گفت عملاً کاداستر اراضی ملی در سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ در استانها آغاز شد. همانگونه که در مقدمه‌ی دستورالعمل کاداستر اراضی ملی، این موضوع به صراحت آمده است.

برای ایضاح بیشتر، ذکر این سخن در اینجا ضروری می‌نماید که تا پیش از اجرای فرایند کاداستر ‌اراضی‌ملی در سازمان جنگلها، کاداستر شهری (اراضی غیرملی) از سوی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور پیگیری می‌شد که فصل مشترکی با کاداستر اراضی ملی ندارد.

برنامه‌ریزی و اعمال باید یکی باشد

متأسفانه مکرّر دیده می‌شود که مسئولین، دو مقوله‌ی «تثبیت مالکیت» و «کاداستر» را درهم آمیخته که ماحصل امروز آن «انحراف و کژروی در فرایند کاداستر اراضی ملی» شده است، هرچند پروژه‌ی کاداستر نقش اساسی در اصلاح و تکمیل پروسه‌ی تثبیت مالکیت دولت بر اراضی ملی دارد لیکن اگر هدف صرفاً تثبیت مالکیت منابع ملی است که پیشتر و طی چند دهه، این فعل، با اجرای مقررات ملی شدن (تشخیص، آگهی و قطعیت‌قانونی)، تهیه‌ی نقشه‌های تفکیک انفال و النهایه اخذ اسناد دفترچه‌ای تحقق یافته است و اگر غایت، کاداستر اراضی ملی است، که بی‌شک این مهم، با اقوال و افعال ایشان، فاصله‌ها دارد.

همانگونه که در دستورالعمل کاداستر اراضی ملی و دولتی آمده، هدف اصلی کاداستر، اعمال استانداردهای کاداستر در نقشه‌های اجرای مقررات تثبیت مالکیت دولت، ایجاد سامانه کاداستر منطبق بر پایگاه ملی اطلاعات مکانی و اخذ اسناد تک برگ اراضی ملی و دولتی است، که متأسفانه در حال حاضر بدون توجه به فرایند هشت‌گانه‌ی کاداستر (مطابق دستورالعمل اجرایی) و اجرای کامل این فرآیند، اسناد دفترچه‌ای به اسناد تک‌برگ تبدیل می‌شوند و در این مسیر با وام کردن عباراتی چون «جهش تولید» و «عملیات جهادی»، عملکردهایی نجومی ارائه می‌گردد که شاید به مسلخ بردن کاداستر هم از مقومات همان «پل و وصال » باشد.

آیا قربانی کردن مسئله‌ای با این درجه از اهمیت‌(کاداستر)، در نیل به این مقصود، دور از انصاف نیست؟!

  • نویسنده : الهام فریدونی
  • منبع خبر : اسکان نیوز